مطالبات ضروری افراد کم شنوا نسبت به نابینایان و افراد دچار ناتوانی حرکتی در فضاهای شهری کمتر است، این کاهش سطح شنوایی، باعث می شود تا این افراد محیط اطراف خود را به شکلی متفاوت درک و تجربه کنند. روابط، ابعاد، حرکتها و همچنین، حجم و هدف صداها در هر فضای خاص متفاوت است؛ پس باید در معماری داخلی برای کم شنوایان از این المان ها و برخی نکات استفاده کنید تا بتوانید ارتباط این افراد با افراد دیگر و محیط پیرامون خود را آسانتر کنید. ما در این مقاله به این نکات اشاره کردهایم؛ پس برای آموختن این نکات، این مقاله را تا انتها مطالعه کنید…
بنا به گفته سازمان جهانی بهداشت، حدود ۵ درصد کل جمعیت جهان به «ضعف شنوایی ناتوان کننده» دچار هستند. این جمعیت به دو دسته ضعف جزئی در شنوایی و ناشنوایی کامل تقسیم میشود. افرادی که شامل این آمار میشوند، بزرگسالان با ضعف شنوایی بیش از ۴۰ دسی بل و کودکان با ضعف شنوایی بیش از ۳۰ دسی بل هستند، که اکثریت آنها در کشورهایی با درآمد متوسط و پایین زندگی میکنند.
آیا میتوان با طراحی داخلی درک و تجربه کم شنوایان را به دست آورد؟
به طور مشخص، اولین مسئلهای که باید در نظر گرفته شود، تفاوتهایی میان برنامههای مورد نیاز است؛ یعنی طراحی داخلی یک خانه با طراحی داخلی یک بیمارستان، صرف نظر از نقصهای کاربردی آنها، یکسان نیستند. ما به عنوان یک معمار، می توانیم فضاهایی را با کمک برخی از ویژگی های خاص طراحی و چیدمان و در نظر گرفتن 6 نکته تاثیرگذار در سبک معماری برای افراد ناشنوا یا کم شنوا خلق کنم؛ برخی از این المان ها شامل موارد زیر می شود:
- طراحی و چیدمان داخلی بر اساس میزان دید؛
- سیار بودن چیدمان؛
- تاثیر نور و بازتابها؛
- خلق فضاهای چند حسی؛
- بهینهسازی آکوستیک؛
- مواد، اشیا و تکنولوژیهای جدید.
طراحی و چیدمان داخلی بر اساس میزان دید کم شنوایان
افراد کم شنوا از روشهای مختلفی مانند: زبان نوشتار، دستگاههای کمکی، زبان اشاره یا در بعضی موارد صحبت شفاهی برای برقراری ارتباط استفاده میکنند (بنا به قانون حمایت از معلولان آمریکا، به طور متوسط تنها یک سوم کلمات ادا شده را میتوان از طریق لب خوانی فهمید)؛ بنابراین باید شرایط فضایی مناسب برای برقراری ارتباط موثر از طریق سایر روشهای اشاره شده ایجاد کرد؛ طوری که، طرفین گفتگو همواره رو در روی یکدیگر قرار بگیرند، بدون این که مجبور شوند در هنگام صحبت به یکدیگر نگاه کنند.

سیار بودن چیدمان در طراحی برای کم شنوایان
انتخاب چیدمان عریض یا گرد نسبت به چیدمان طولی برای فضاهایی با بیش از ۴ نفر، ممکن است باعث آسانتر شدن برقراری ارتباط شود؛ زیرا در چنین چیدمانی تمام اعضا میتوانند یکدیگر را ببینند.
تقسیمات، اسباب و وسایل سیار میتوانند به سازماندهی چنین فضاهایی کمک کنند. سیار بودن این چیدمان مسیرهایی مطمئن برای افراد ایجاد می کند تا در هنگام راه رفتن درون این فضا، بتوانند یکدیگر را ببینند. رمپها، دربهای اتوماتیک، المانهای امنیتی واضح و علائم مخصوص ناشنوایان در این مورد به یک اندازه موثر هستند.
تاثیر نور و بازتابها در طراحی برای کم شنوایان
به دلایل مشابه، نور نه تنها نقشی بسیار حیاتی در تضمین آسایش دارد، بلکه در این مورد خاص در برقراری ارتباط نیز موثر است. رنگهایی که در تضاد با رنگ پوست هستند، به سایر افراد کمک میکنند تا راحتتر حالات چهره و حرکات دست را درک کنند.
نورپردازی طبیعی و مصنوعی باید در حدی باشد که دید واضح باشد؛ اما بیش از اندازه نیز نورانی نباشد و نیز مداوم باشد تا از تغییرات ناگهانی نور در فضای اتاق که ممکن است باعث مزاحمت شود، جلوگیری شود. پنجرهها و همچنین شیشه و آینهها باید تنظیم کننده نور داخل اتاق باشند.
بعضی از متخصصین پیشنهاد دادهاند که از آینهها برای افزایش کنترل بصری محیط استفاده کنید، به شرطی که در جاهای مناسب نصب شوند، شلوغی به وجود نیاورند و در درک مناسبی از محیط بدهند.

خلق فضاهای چند حسی در طراحی داخلی برای کم شنوایان
گفته اند اگر وقتی انسان یکی از حواس خود را از دست میدهد، سایر حواساش حساستر میشوند. رنگها، سایهها و حتی لرزشها به افراد ناشنوا کمک میکنند تا درک بهتری از محیط اطراف خود داشته باشند و نسبت به آن محتاطانه عمل کنند.
در یک فرهنگ با ویژگیهای بصری بالا، ما معمولا فراموش میکنیم که درک و تجربه ما از فضای اطرافمان تمام حواس چندگانه ما را درگیر می کند. در طراحی چندحسی که ریشه آن به دهه ۱۹۵۰ بر میگردد، لذت از فضای اطراف از طریق حواس چندگانه اتفاق میافتد که نشان دهنده این است که با پذیرش درک و تجربه چندحسی، طیف وسیعی از کاربران را خشنود می سازد.
تاکنون، فنون طراحی چندحسی، اکثرا در نمایشگاههای هنری به کار می رفتند، اگرچه، این نمونهها توانایی بالقوه آنها برای دستیابی به مخاطبان گستردهتری را در زمینه معماری نشان میدهد.

بهینهسازی آکوستیک و تاثیر آن در طراحی داخلی برای افراد کم شنوا
برخلاف باور عمومی، سرو صدا، علاوه بر اینکه ممکن است دلیل مهمی برای ضعف در شنوایی باشد، میتواند برای سلامتی افراد با ضعف شنوایی، عاملی حیاتی باشد. افراد کم شنوا شکل دیگری این اصوات را درک می کنند که ممکن است باعث حواس پرتی این افراد شوند؛ به خصوص کسانی که از دستگاههای کمکی برای شنوایی استفاده میکنند.
بازتاب موجهای صوتی از سطوح مختلف پژواکی را ایجاد میکند که ممکن است باعث پرت شدن حواس این افراد و حتی ناراحتی آنها شود.
برای بهبود این شرایط در فضاهای داخلی، دقت به قوانین اولیه آکوستیک لازم است. بهبود آکوستیک فضاهای داخلی به شکل عمده شامل موارد زیر می شود:
- کاهش پژواک با شناخت پیدا کردن از میزان جذب اصوات توسط مواد مختلف موجود در محیط؛
- توزیع صحیح منابع صوتی مانند: دستگاهها یا بلندگوها؛
- قرار دادن شیب سرو صدای محیط بر اساس کاربرد هر فضا.

مواد، اشیا و تکنولوژیهای جدید به طراحی داخلی به سبک ناشنوایان چه کمکی می کنند
برای دستیابی به یک فرهنگ طراحی فراگیر، آنچه اهمیت دارد، پیدا کردن راه حلهای ساده برای صرفهجویی در پروژه مستقل از روشهای خاص موجود در بازار است.
میتوان با در نظر گرفتن ویژگیهای مواد جاذب و بازتاب دهنده، برای کاهش شدت صدایی که از یک فضا به فضای دیگر می رسد یا اثر مواد و اشیایی که هر روزه با آنها سرو کار داریم، به این روشهای ساده دست پیدا کرد: از سطوح و مواد بیش از اندازه روشن برای کف و لوازم منزل که معمولا در هنگام تماس (زمانی که لوازم منزل را جابهجا میکنید) باعث ایجاد سر و صدا شده یا ارتعاشات را انتقال میدهند (سطوح چوبی کف که هنگام راه رفتن پژواک ایجاد میکنند)، دوری کنید!
علاوه بر روکش مواد، اشیا و تکنولوژیهایی وجود دارند که، وقتی کارهای روزمره را انجام میدهیم، ممکن است زندگی در این فضاها را سادهتر و راحتتر کنند. در یک شهر، ما معمولا بین انواع سر و صدا : زنگها و آژیرها با یکدیگر ارتباط برقرار میکنیم که مخل آسایش آکوستیکی همه افراد هستند.

تاثیر علائم بصری در برقراری ارتباط با افراد دچار ضعف شنوایی
به کارگیری علائم بصری مانند چراغها یا هشدارهای دیجیتالی یا برقراری ارتباط به شکل نوشتاری مانند: وایت بردها یا کدهای رنگی، راه حلی ساده برای ارتباطات روزمره است.
همچنین، تکنولوژیهای جدیدی به وجود آمدند که تصاویر و ارتعاشات را به صدا تبدیل می کنند و درک بهتر از شرایط پیچیده فراهم کردهاند یا اپلیکیشنهایی که صداهای حاضر در محیط (صدای ماشین لباسشویی) را تشخیص میدهند یا هشدارها را به رنگهای مختلف تبدیل میکنند.

خلاصه
یک طراحی فراگیر واقعی همیشه نیازمند نکات خاص بیش از اندازه نیست، بلکه میتواند نیازهای اساسی افراد را صرف نظر از شرایط فیزیکیشان در نظر بگیرد. اگر فرضمان این باشد که دسترسی همگانی، مسئلهای ضروری در طراحی فضاهای مختلف است؛ پس نتیجه می گیریم که تمام معلولیتها یکسان نیستند و اینکه محدودیتهای مختلف نیازهای خاص خود را دارند.
ساختن فضاهای ویژه برای معلولین به معنای فراگیر بودن نیست و بلکه به معنای دوری از تبعیضهای این چنینی برای تبدیل محیط و فضای روزانه اطراف خود به محیطی مناسب برای تمام افراد، صرف نظر از محدودیتهای خاص آنهاست.